معنی فارسی polymerically

B1

به شیوه‌ای مرتبط با پلیمرها یا فرایندهای پلیمری.

In a manner related to polymers or polymerization processes.

example
معنی(example):

مواد به‌طور پلیمری واکنش نشان دادند و یک ترکیب جدید تشکیل دادند.

مثال:

The substances reacted polymerically to form a new compound.

معنی(example):

او ترکیب را به‌صورت پلیمری برای علم تحلیل کرد.

مثال:

She analyzed the mixture polymerically for science.

معنی فارسی کلمه polymerically

: معنی polymerically به فارسی

به شیوه‌ای مرتبط با پلیمرها یا فرایندهای پلیمری.