معنی فارسی polymorphously
B1بهصورت چندشکلی، در اشکال و حالتهای مختلف و متنوع.
In a manner that exhibits multiple forms or variations.
- ADVERB
example
معنی(example):
این مفهوم بهصورت چندشکلی در سخنرانی مورد بحث قرار گرفت.
مثال:
The concept was discussed polymorphously in the lecture.
معنی(example):
این اثر هنری بهصورت چندشکلی برای به چالش کشیدن دیدگاههای سنتی ارائه شده است.
مثال:
The art displays polymorphously to challenge traditional views.
معنی فارسی کلمه polymorphously
:
بهصورت چندشکلی، در اشکال و حالتهای مختلف و متنوع.