معنی فارسی polymythic
B1پلیمیتیک، توصیفگر کار یا اثر هنری که شامل مضامین و داستانهای چندگانه است.
Describing a work or piece that includes multiple themes and narratives.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کار هنرمند پر از تمهای پلیمیتیک است.
مثال:
The artist's work is filled with polymythic themes.
معنی(example):
داستانگویی پلیمیتیک داستانهای مختلف را به هم میبافد.
مثال:
Polymythic storytelling intertwines different narratives.
معنی فارسی کلمه polymythic
:
پلیمیتیک، توصیفگر کار یا اثر هنری که شامل مضامین و داستانهای چندگانه است.