معنی فارسی polysomous
B1پلیسوموس به ویژگیهایی گفته میشود که میتوانند معانی یا عملکردهای متعددی داشته باشند.
Referring to a property that can have multiple meanings or functions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت پلیسوموس ژن، به آن این امکان را میدهد که چندین عملکرد داشته باشد.
مثال:
The polysomous nature of the gene allows it to have multiple functions.
معنی(example):
دانشمندان ویژگیهای پلیسوموس را برای درک تنوع ژنتیکی مطالعه میکنند.
مثال:
Scientists study polysomous traits to understand genetic diversity.
معنی فارسی کلمه polysomous
:
پلیسوموس به ویژگیهایی گفته میشود که میتوانند معانی یا عملکردهای متعددی داشته باشند.