معنی فارسی polyspore

B1

پلی‌اسپور، هاگی که می‌تواند به تولید نسل جدیدی از گیاهان کمک کند.

A spore that is capable of developing into a new plant.

example
معنی(example):

یک پلی‌اسپور می‌تواند به نسل جدیدی از گیاهان منجر شود.

مثال:

A polyspore can give rise to a new generation of plants.

معنی(example):

محققان بر نرخ بقا پلی‌اسپورها در زیستگاه‌های مختلف تمرکز می‌کنند.

مثال:

Researchers focus on the survival rates of polyspores in different habitats.

معنی فارسی کلمه polyspore

: معنی polyspore به فارسی

پلی‌اسپور، هاگی که می‌تواند به تولید نسل جدیدی از گیاهان کمک کند.