معنی فارسی polysyllogistic

C2

نحوه‌ای از استدلال که شامل استفاده از چند سیلوژی یا پیش‌فرض می‌باشد.

Relating to or characterized by the use of multiple syllogisms in reasoning.

example
معنی(example):

استدلال چندسیلوژیک شامل چندین پیش‌فرض است.

مثال:

Polysyllogistic reasoning involves multiple premises.

معنی(example):

فیلسوف در تحلیل خود از روش‌های چندسیلوژیک استفاده کرد.

مثال:

The philosopher employed polysyllogistic methods in his analysis.

معنی فارسی کلمه polysyllogistic

: معنی polysyllogistic به فارسی

نحوه‌ای از استدلال که شامل استفاده از چند سیلوژی یا پیش‌فرض می‌باشد.