معنی فارسی polytomy
C1شاخهای در درخت تکاملی که در آن یک نیاکان واحد به چندین شاخه منفرد تقسیم میشود.
A situation in evolutionary biology where a single ancestor species branches into multiple evolutionary lineages.
- NOUN
example
معنی(example):
پلیتومی زمانی رخ میدهد که یک نیاکان واحد به چندین نوادگان متنوع میشود.
مثال:
A polytomy occurs when a single ancestor diversifies into multiple descendants.
معنی(example):
نظریه تکامل اغلب درباره پلیتومیها در زمینههای بومشناختی بحث میکند.
مثال:
The theory of evolution often discusses polytomies in ecological contexts.
معنی فارسی کلمه polytomy
:
شاخهای در درخت تکاملی که در آن یک نیاکان واحد به چندین شاخه منفرد تقسیم میشود.