معنی فارسی pomonic
B1پومونیک، مرتبط با یا ویژگیهای خاص پومونا.
Pertaining to features or aspects relating to Pomona.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لایه پومونیک خاک برای رشد ضروری است.
مثال:
The pomonic layer of the soil is essential for growth.
معنی(example):
شما میتوانید ویژگیهای پومونیک را در خاک شناسایی کنید.
مثال:
You can identify pomonic characteristics in the soil.
معنی فارسی کلمه pomonic
:
پومونیک، مرتبط با یا ویژگیهای خاص پومونا.