معنی فارسی poncy
B1 /ˈpɑnsi/رفتار یا سلیقهای که به طور غیرطبیعی تلاش میکند تا برجسته یا از دیگران متمایز شود.
Characterized by pretentiousness or excessive concern for appearance.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of, relating to, or (supposedly) characteristic of a ponce.
example
معنی(example):
او در مهمانی بسیار خودخواهانه رفتار کرد.
مثال:
He acted all poncy at the party.
معنی(example):
سلیقه خودخواهانه او در دکوراسیون در خانهاش مشهود بود.
مثال:
Her poncy taste in décor was evident in her home.
معنی فارسی کلمه poncy
:
رفتار یا سلیقهای که به طور غیرطبیعی تلاش میکند تا برجسته یا از دیگران متمایز شود.