معنی فارسی pons
B2 /pɒnz/پونس، بخشی از ساقه مغز که وظایف مختلفی از جمله انتقال اطلاعات بین مغز بزرگ و مخچه را بر عهده دارد.
A band of nerve fibers in the brain that connects the two hemispheres and the cerebellum.
- noun
noun
معنی(noun):
A bridge-like tissue connecting two parts of an organ.
معنی(noun):
A band of nerve fibres, from the Latin term pōns Varoliī, within the brain stem.
example
معنی(example):
در آناتومی، پونس قسمتی از ساقه مغز است که بخش‌های مختلف مغز را به هم متصل می‌کند.
مثال:
In anatomy, the pons is a part of the brainstem that connects different parts of the brain.
معنی(example):
پونس نقش حیاتی در تنظیم خواب و تنفس ایفا می‌کند.
مثال:
The pons plays a crucial role in regulating sleep and respiration.
معنی فارسی کلمه pons
:
پونس، بخشی از ساقه مغز که وظایف مختلفی از جمله انتقال اطلاعات بین مغز بزرگ و مخچه را بر عهده دارد.
