معنی فارسی pontificality

C1

پونتیفیکالیته، به ویژگی یا حالت پونتیف، به‌ویژه در سخنرانی یا ابراز نظر.

The quality or state of being pontifical; authoritative or dogmatic.

example
معنی(example):

پونتیفیکالیته سخنرانی او بر حضار تأثیر گذاشت.

مثال:

The pontificality of his speech impressed the audience.

معنی(example):

او با احساس پونتیفیکالیته‌ای صحبت کرد که نادیده گرفتن آن دشوار بود.

مثال:

She spoke with a sense of pontificality that was hard to ignore.

معنی فارسی کلمه pontificality

: معنی pontificality به فارسی

پونتیفیکالیته، به ویژگی یا حالت پونتیف، به‌ویژه در سخنرانی یا ابراز نظر.