معنی فارسی poolhall
B1همانند سالنهای بیلیارد، محلی برای بازی بیلیارد که معمولاً دارای امکاناتی برای استراحت نیز هست.
A casual venue specifically designed for playing pool or billiards.
- noun
noun
معنی(noun):
A building where visitors pay to play billiards (pool).
example
معنی(example):
آنها در سالن بیلیارد ملاقات کردند تا یک بازی کنند.
مثال:
They met at the poolhall to play a game.
معنی(example):
سالن بیلیارد پر از بازیکنان و تماشاگران بود.
مثال:
The poolhall was bustling with players and spectators.
معنی فارسی کلمه poolhall
:
همانند سالنهای بیلیارد، محلی برای بازی بیلیارد که معمولاً دارای امکاناتی برای استراحت نیز هست.