معنی فارسی pooped-out
B2زبان غیررسمی برای توصیف حالتی که شخص یا چیزی به دلیل خستگی بسیار از کار افتاده است.
Informal term for being exhausted or worn out.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ماشین خاصری بعد از سفر طولانی نتوانست روشن شود.
مثال:
The pooped-out car couldn't start after the long trip.
معنی(example):
او بعد از یک روز شلوغ در محل کار احساس خستگی کرد.
مثال:
She felt pooped-out after the busy day at work.
معنی فارسی کلمه pooped-out
:
زبان غیررسمی برای توصیف حالتی که شخص یا چیزی به دلیل خستگی بسیار از کار افتاده است.