معنی فارسی popularizer
B1ترویجدهنده، به فردی اطلاق میشود که تلاش میکند یک موضوع خاص را به شیوهای جذاب به مردم معرفی کند.
A person who makes something popular or accessible, especially in culture or science.
- NOUN
example
معنی(example):
او ترویجدهنده موسیقی کلاسیک است و آن را برای مخاطبان جوان جذاب میکند.
مثال:
He is a popularizer of classical music, making it appealing to younger audiences.
معنی(example):
ترویجدهندگان مشهور میتوانند بهطور قابل توجهی بر علاقه عمومی به موضوعات خاص تأثیر بگذارند.
مثال:
Famous popularizers can significantly influence public interest in specific topics.
معنی فارسی کلمه popularizer
:
ترویجدهنده، به فردی اطلاق میشود که تلاش میکند یک موضوع خاص را به شیوهای جذاب به مردم معرفی کند.