معنی فارسی porcupinish
B1به بافت یا ظاهری اشاره دارد که شبیه به پوست خارپشت است.
Having a texture or appearance resembling that of a porcupine.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بافت شبیه به خارپشت دیوار غیرمعمول بود.
مثال:
The porcupinish texture of the wall was unusual.
معنی(example):
آنها تزئینات شبیه به خارپشت را برای ایجاد بیانی جسورانه انتخاب کردند.
مثال:
They chose porcupinish decor for a bold statement.
معنی فارسی کلمه porcupinish
:
به بافت یا ظاهری اشاره دارد که شبیه به پوست خارپشت است.