معنی فارسی poriness

B1

پورینس به میزان وجود حفره‌ها و سوراخ‌ها در یک ماده اشاره دارد.

The quality or condition of being porous.

example
معنی(example):

پورینس مواد بر شناوری آن تأثیر می‌گذارد.

مثال:

The poriness of the material affects its buoyancy.

معنی(example):

دانشمندان به مطالعه پورینس خاک برای اهداف کشاورزی می‌پردازند.

مثال:

Scientists study the poriness of soil for agricultural purposes.

معنی فارسی کلمه poriness

: معنی poriness به فارسی

پورینس به میزان وجود حفره‌ها و سوراخ‌ها در یک ماده اشاره دارد.