معنی فارسی porphyroblastic

B1

بافتی که در آن بلورهای بزرگتری بادیگر دانه های ریزتر در یک سنگ دگرگونی موجود است.

Describing a texture in metamorphic rocks characterized by large crystals embedded in a finer-grained matrix.

example
معنی(example):

بافت پورفیروبلستیک نشان‌دهنده یک سنگ دگرگونی با درجه بالا است.

مثال:

The porphyroblastic texture indicates a high-grade metamorphic rock.

معنی(example):

زمین‌شناسان اغلب ویژگی‌های پورفیروبلستیک را برای درک فرآیندهای دگرگونی بررسی می‌کنند.

مثال:

Geologists often examine porphyroblastic features to understand metamorphic processes.

معنی فارسی کلمه porphyroblastic

: معنی porphyroblastic به فارسی

بافتی که در آن بلورهای بزرگتری بادیگر دانه های ریزتر در یک سنگ دگرگونی موجود است.