معنی فارسی portalless
B1بدون پرتال، به معنای عدم وجود درگاهی برای انتقال یا جابجایی.
Describing a space or world that lacks a portal for transport or movement.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جهان بدون پرتال حس خالی و ایستایی داشت.
مثال:
The portalless world felt empty and static.
معنی(example):
در یک قلمرو بدون پرتال، سفر بسیار طولانیتر است.
مثال:
In a portalless realm, travel takes much longer.
معنی فارسی کلمه portalless
:
بدون پرتال، به معنای عدم وجود درگاهی برای انتقال یا جابجایی.