معنی فارسی portership
B1حرفه یا موقعیتی که در آن فرد مسئول حمل و نقل بارهاست.
The position, office, or duties of a porter.
- NOUN
example
معنی(example):
او به باربری خود در هتل افتخار میکرد.
مثال:
He was proud of his portership at the hotel.
معنی(example):
باربری نیاز به مهارتهای عالی در خدمات مشتری داشت.
مثال:
The portership required excellent customer service skills.
معنی فارسی کلمه portership
:
حرفه یا موقعیتی که در آن فرد مسئول حمل و نقل بارهاست.