معنی فارسی portmanmote
B1پورتمنموت، جلسهای که برای تصمیمگیریهای مدیریتی در مورد بندر و فعالیتهای آن برگزار میشود.
A historical assembly or meeting of port authorities or traders.
- NOUN
example
معنی(example):
پورتمنموت یک جلسه تاریخی از مقامات بندر است.
مثال:
The portmanmote is a historic meeting of the port authority.
معنی(example):
تصمیمات درباره تجارت در پورتمنموت اتخاذ شد.
مثال:
Decisions about trade were made in the portmanmote.
معنی فارسی کلمه portmanmote
:
پورتمنموت، جلسهای که برای تصمیمگیریهای مدیریتی در مورد بندر و فعالیتهای آن برگزار میشود.