معنی فارسی portrayer
B2تصویرگر، شخصی که شخصیاتها یا صحنهها را در هنر، ادبیات یا اجرا به تصویر میکشد.
A person who portrays a character in a performance or artwork.
- NOUN
example
معنی(example):
تصویرسازی شخصیت توسط یک بازیگر با استعداد انجام شد.
مثال:
The portray of the character was done by a talented actor.
معنی(example):
به عنوان یک تصویرگر، او داستان را به زندگی آورد.
مثال:
As a portrayer, he brought the story to life.
معنی فارسی کلمه portrayer
:
تصویرگر، شخصی که شخصیاتها یا صحنهها را در هنر، ادبیات یا اجرا به تصویر میکشد.