معنی فارسی portuary

B1

خدمات و تسهیلات مربوط به یک بندر یا فعالیت‌های بندری.

Services and facilities related to a port or port activities.

example
معنی(example):

خدمات بندر به‌روزرسانی شد تا کارایی بهبود یابد.

مثال:

The portuary services were updated to improve efficiency.

معنی(example):

او در یک مرکز بندری که محموله‌ها را مدیریت می‌کند، کار می‌کند.

مثال:

She works at a portuary facility that handles cargo.

معنی فارسی کلمه portuary

: معنی portuary به فارسی

خدمات و تسهیلات مربوط به یک بندر یا فعالیت‌های بندری.