معنی فارسی positionless
B1بدون موقعیت، به معنای عدم تخصص در یک نقش خاص و توانایی انجام وظایف مختلف است.
Not being restricted to a specific position; applicable in various contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
در بسکتبال، یک بازیکن بدون موقعیت می‌تواند نقش‌های زیادی را در زمین بازی کند.
مثال:
In basketball, a positionless player can play multiple roles on the court.
معنی(example):
مفهموم فوتبال بدون موقعیت در میان مربیان در حال محبوب شدن است.
مثال:
The concept of positionless football is gaining popularity among coaches.
معنی فارسی کلمه positionless
:
بدون موقعیت، به معنای عدم تخصص در یک نقش خاص و توانایی انجام وظایف مختلف است.
