معنی فارسی positivistic
C1رویکردی فلسفی که بر اساس مشاهده و شواهد تجربی، دانش را به دست میآورد.
Relating to the theory that knowledge is based on natural phenomena and their properties and relations.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد پوزیتیویستی او به علم بر روی پدیدههای قابل مشاهده تمرکز داشت.
مثال:
His positivistic approach to science focused on observable phenomena.
معنی(example):
فلسفه پوزیتیویستی شواهد تجربی را تأکید میکند.
مثال:
The positivistic philosophy emphasizes empirical evidence.
معنی فارسی کلمه positivistic
:
رویکردی فلسفی که بر اساس مشاهده و شواهد تجربی، دانش را به دست میآورد.