معنی فارسی positure
A2حالت نشاندهنده فرم و ترتیب بدن میباشد، بهویژه در حالت نشسته یا ایستاده.
The position in which someone holds their body when standing or sitting.
- NOUN
example
معنی(example):
او در حین نشستن حالت خوبی را حفظ کرد.
مثال:
He maintained a good posture while sitting.
معنی(example):
حالت بدن میتواند به طرز قابل توجهی بر سلامت شما تأثیر بگذارد.
مثال:
Posture can affect your health significantly.
معنی فارسی کلمه positure
:
حالت نشاندهنده فرم و ترتیب بدن میباشد، بهویژه در حالت نشسته یا ایستاده.