معنی فارسی posologies

B1

قوانین و روش‌های مربوط به تجویز دوز داروها.

The laws and methods related to the prescription of drug doses.

example
معنی(example):

پوزولوژی‌های مختلفی بسته به وضعیت بیمار قابل اعمال هستند.

مثال:

Different posologies can be applied depending on the patient's condition.

معنی(example):

این مطالعه به بررسی پوزولوژی‌های مختلف استفاده شده در آزمایش‌های بالینی پرداخت.

مثال:

The study examined various posologies used in clinical trials.

معنی فارسی کلمه posologies

: معنی posologies به فارسی

قوانین و روش‌های مربوط به تجویز دوز داروها.