معنی فارسی post-structural
C1پساساختارگرایی، نظریهای در فلسفه و نقد که به تحلیل ساختارهای معنایی و اجتماعی میپردازد و رابطهٔ بین زبان و واقعیت را زیر سؤال میبرد.
A theory that suggests meaning is not fixed but constructed from the interplay of language and social contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
نظریه پساساختارگرایی به چالش کشیدن ایدههای سنتی درباره معنا میپردازد.
مثال:
Post-structural theory challenges traditional ideas about meaning.
معنی(example):
بسیاری از فیلسوفان به تفکر پساساختارگرایی کمک کردهاند.
مثال:
Many philosophers have contributed to post-structural thought.
معنی فارسی کلمه post-structural
:
پساساختارگرایی، نظریهای در فلسفه و نقد که به تحلیل ساختارهای معنایی و اجتماعی میپردازد و رابطهٔ بین زبان و واقعیت را زیر سؤال میبرد.