معنی فارسی postapoplectic
B1تعلق به مرحله یا اقداماتی که پس از سکته مغزی انجام میشوند.
Referring to the period or measures taken following a stroke.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بعد از سکته، او تحت درمان توانبخشی پس از سکته قرار گرفت.
مثال:
After the stroke, she underwent postapoplectic rehabilitation.
معنی(example):
مراقبتهای پس از سکته او شامل فیزیوتراپی و گفتاردرمانی بود.
مثال:
His postapoplectic care included physical therapy and speech therapy.
معنی فارسی کلمه postapoplectic
:
تعلق به مرحله یا اقداماتی که پس از سکته مغزی انجام میشوند.