معنی فارسی poster child
B2دختر پوستر، نماینده یا نماد یک cause یا بیماری، معمولاً فردی است که تأثیر مثبتی بر روی تأکید بر آن cause دارد.
A person who is a perfect example of a particular cause or program.
- noun
noun
معنی(noun):
One who is a prototypical or quintessential example of something.
مثال:
He's a poster child for militant vegetarianism.
example
معنی(example):
او دختر پوستر موفقیت در تجارت است.
مثال:
She is the poster child for success in business.
معنی(example):
این برنامه یک دختر پوستر را برای کمک به کودکان کم‌درآمد برجسته می‌کند.
مثال:
The program highlights a poster child for helping underprivileged kids.
معنی فارسی کلمه poster child
:
دختر پوستر، نماینده یا نماد یک cause یا بیماری، معمولاً فردی است که تأثیر مثبتی بر روی تأکید بر آن cause دارد.
