معنی فارسی posteriorically
B2به طور پسینی، روشی که در آن نتایج یا تئوریها بر اساس مشاهدات تجربی تحلیل میشوند.
In a manner that is derived from or based on empirical evidence or previous observations.
- ADVERB
example
معنی(example):
او نظریه را به طور پسینی توضیح داد و از دادههای مطالعات قبلی استفاده کرد.
مثال:
She explained the theory posteriorically, using data from previous studies.
معنی(example):
یافتهها به طور پسینی تفسیر شد تا صحت آنها تضمین شود.
مثال:
The findings were interpreted posteriorically to ensure their validity.
معنی فارسی کلمه posteriorically
:
به طور پسینی، روشی که در آن نتایج یا تئوریها بر اساس مشاهدات تجربی تحلیل میشوند.