معنی فارسی posthemiplegic

B2

به مراحلی اشاره دارد که پس از حمله همیپلژی برای بازیابی عملکرد و حرکت آغاز می‌شود.

Referring to the processes involved in recovery and rehabilitation following hemiplegia.

example
معنی(example):

برنامه توانبخشی پس‌همیپلژیک بر بازیابی حرکت تمرکز دارد.

مثال:

The posthemiplegic rehabilitation program focuses on regaining mobility.

معنی(example):

درمان پس‌همیپلژیک او شامل تمرینات متناسب با نیازهایش است.

مثال:

Her posthemiplegic therapy includes exercises tailored to her needs.

معنی فارسی کلمه posthemiplegic

: معنی posthemiplegic به فارسی

به مراحلی اشاره دارد که پس از حمله همیپلژی برای بازیابی عملکرد و حرکت آغاز می‌شود.