معنی فارسی postingly

B1

به روشی مرتبط با ارسال پست، معمولاً به اطلاعات شرکت‌ها و نهادها اشاره دارد.

In a manner related to posting or conveying information through posts.

example
معنی(example):

او به طور پستی از تغییرات در برنامه مطلع شد.

مثال:

He was postingly informed about the changes in the schedule.

معنی(example):

اعلامیه به‌طور پستی در وب‌سایت منتشر شد.

مثال:

The announcement was posted postingly on the website.

معنی فارسی کلمه postingly

: معنی postingly به فارسی

به روشی مرتبط با ارسال پست، معمولاً به اطلاعات شرکت‌ها و نهادها اشاره دارد.