معنی فارسی postmarital
B1مربوط به وضعیت یا مسائل پس از ازدواج
Referring to conditions or issues arising after marriage.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آنها با مشکلات پسازدواجی روبرو شدند که نیاز به مشاوره داشت.
مثال:
They faced postmarital issues that needed counseling.
معنی(example):
چالشهای پسازدواجی میتوانند به طور غیرمنتظرهای بروز کنند.
مثال:
Postmarital challenges can arise unexpectedly.
معنی فارسی کلمه postmarital
:
مربوط به وضعیت یا مسائل پس از ازدواج