معنی فارسی postpones
B1به تعویق انداختن، یعنی تصمیم به انجام کاری در زمان دیگری نسبت به زمان محاسبه شده.
To delay or defer an action or event to a later time.
- verb
verb
معنی(verb):
To delay or put off an event, appointment etc.
example
معنی(example):
او معمولاً قرار ملاقاتهایش را به تاریخهای بعدی موکول میکند.
مثال:
She often postpones her appointments to a later date.
معنی(example):
بهخاطر بدی آب و هوا، رویداد به تعویق افتاد.
مثال:
The event was postponed due to bad weather.
معنی فارسی کلمه postpones
:
به تعویق انداختن، یعنی تصمیم به انجام کاری در زمان دیگری نسبت به زمان محاسبه شده.