معنی فارسی postulational
B1مربوط به فرضیات یا پیشنهادات که به عنوان مبنای استدلالها در نظر گرفته میشود.
Relating to or consisting of postulates.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
چارچوب پیشنهادی استدلال قوی بود.
مثال:
The postulational framework of the argument was strong.
معنی(example):
در ریاضی، سیستمهای پیشنهادی در اثبات تیوریها کمک میکنند.
مثال:
In math, postulational systems help in proving theorems.
معنی فارسی کلمه postulational
:
مربوط به فرضیات یا پیشنهادات که به عنوان مبنای استدلالها در نظر گرفته میشود.