معنی فارسی postwise

B1

به روشی که پس از وقوع یک رویداد یا فرایند انجام شود.

In a manner that relates to events occurring after something happens.

example
معنی(example):

تحلیل به‌صورت پس‌دستی انجام شد تا تغییرات در طول زمان ارزیابی شود.

مثال:

The analysis was done postwise to evaluate the changes over time.

معنی(example):

نتایج را به‌صورت پس‌دستی بررسی کردیم تا روندها را مشخص کنیم.

مثال:

We examined the results postwise to establish trends.

معنی فارسی کلمه postwise

: معنی postwise به فارسی

به روشی که پس از وقوع یک رویداد یا فرایند انجام شود.