معنی فارسی potableness

B2

قابلیت شرب، توانایی آب برای نوشیدن و عدم وجود آلودگی‌های مضر.

The state or quality of being potable.

example
معنی(example):

قابلیت شرب آب رودخانه با یک آزمایش آزمایشگاهی تأیید شد.

مثال:

The potableness of the river water was confirmed by a laboratory test.

معنی(example):

کارشناسان پس از طوفان قابلیت شرب آب را ارزیابی کردند.

مثال:

Experts evaluated the potableness of the water after the storm.

معنی فارسی کلمه potableness

: معنی potableness به فارسی

قابلیت شرب، توانایی آب برای نوشیدن و عدم وجود آلودگی‌های مضر.