معنی فارسی potbound
B1محصور در گلدان؛ زمانی که ریشههای یک گیاه به قدری بزرگ شدهاند که دیگر نمیتوانند در گلدان فعلی رشد کنند.
A condition in which a plant's roots have filled the pot, restricting further growth.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
(of a potted plant) Having outgrown the size of the pot, such that its roots have no more room to grow.
example
معنی(example):
گیاه به دلیل اینکه ریشههایش به قدری بزرگ شد که برای گلدان کافی نبود، محصور در گلدان شد.
مثال:
The plant became potbound because its roots grew too large for the container.
معنی(example):
برای جلوگیری از محصور شدن در گلدان، گیاه را هر سال دوباره در گلدان بگذارید.
مثال:
To prevent it from becoming potbound, repot the plant every year.
معنی فارسی کلمه potbound
:
محصور در گلدان؛ زمانی که ریشههای یک گیاه به قدری بزرگ شدهاند که دیگر نمیتوانند در گلدان فعلی رشد کنند.