معنی فارسی potencies
B2قدرت یا تأثیر چیزی، به ویژه در مورد داروها یا مواد طبیعی.
The strengths or capabilities of something, often used in the context of medicine or substances.
- noun
noun
معنی(noun):
Strength
معنی(noun):
Power
معنی(noun):
The ability or capacity to perform something.
example
معنی(example):
قدرت داروها از فردی به فرد دیگر متفاوت است.
مثال:
The potencies of the medications vary from person to person.
معنی(example):
درک قدرت‌های مختلف گیاهان می‌تواند اثربخشی آن‌ها را افزایش دهد.
مثال:
Understanding the potencies of different herbs can enhance their effectiveness.
معنی فارسی کلمه potencies
:
قدرت یا تأثیر چیزی، به ویژه در مورد داروها یا مواد طبیعی.
