معنی فارسی potful
B1مقدار چیزی که در یک قوری جا میگنجد، معمولاً اشاره به مایعات یا خوراکیها دارد.
The amount of something that can be held in a pot, often referring to liquids or food.
- NOUN
example
معنی(example):
او قوری را با گلهای تازه برشخورده پر کرد.
مثال:
She filled the potful with freshly cut flowers.
معنی(example):
من به یک قوری سوپ نیاز دارم تا به همه سرو کنم.
مثال:
I need a potful of soup to serve everyone.
معنی فارسی کلمه potful
:
مقدار چیزی که در یک قوری جا میگنجد، معمولاً اشاره به مایعات یا خوراکیها دارد.