معنی فارسی potleg
B1پایه ظرف، بخشی از یک جسم مانند صندلی یا میز که نگهدارنده است.
A term referring to a leg or support structure of a pot or similar object.
- NOUN
example
معنی(example):
پایه ظرف صندلی شکسته شده بود و نیاز به تعمیر داشت.
مثال:
The potleg of the chair was broken and needed repair.
معنی(example):
او متوجه شد که پایه ظرف ناهموار است و لنگ میزند.
مثال:
He noticed the potleg was uneven and wobbled.
معنی فارسی کلمه potleg
:
پایه ظرف، بخشی از یک جسم مانند صندلی یا میز که نگهدارنده است.