معنی فارسی pouncer
B1شکارچی؛ به موجودی گفته میشود که به طور ناگهانی به شکار حمله میکند.
One who leaps or attacks suddenly, especially in pursuit of prey.
- NOUN
example
معنی(example):
گربه یک شکارچی ماهر بود و به راحتی موشها را میگرفت.
مثال:
The cat was a skilled pouncer, catching mice easily.
معنی(example):
به عنوان یک شکارچی، پرنده به سمت شکارش شیرجه زد.
مثال:
As a pouncer, the bird swooped down to grab its prey.
معنی فارسی کلمه pouncer
:
شکارچی؛ به موجودی گفته میشود که به طور ناگهانی به شکار حمله میکند.