معنی فارسی pourie
B1وسیلهای برای ریختن مایعات به طوری که مقدار دقیق آن تنظیم شود.
A tool used for pouring liquids while measuring accurately.
- NOUN
example
معنی(example):
Pourie برای اندازهگیری مایعات به دقت ضروری است.
مثال:
The pourie is essential for measuring liquids accurately.
معنی(example):
استفاده از pourie به مدیریت مقادیر در دستورالعملها کمک میکند.
مثال:
Using a pourie helps in managing quantities in recipes.
معنی فارسی کلمه pourie
:
وسیلهای برای ریختن مایعات به طوری که مقدار دقیق آن تنظیم شود.