معنی فارسی pousy
B2پوسی، به معنی داشتن موهای نرم و پفدار یا ویژگیهای مشابه.
Having soft, fluffy fur or hair; often used to describe animals.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گربه پوسی روی مبل جمع شده بود.
مثال:
The pousy cat curled up on the couch.
معنی(example):
او ظاهری پوسی داشت با موهای پفدارش.
مثال:
She had a pousy appearance with her fluffy hair.
معنی فارسی کلمه pousy
:
پوسی، به معنی داشتن موهای نرم و پفدار یا ویژگیهای مشابه.