معنی فارسی powderer

B1

پودرکننده، کسی که مواد را به صورت پودر در می‌آورد، به خصوص در صنعت یا آشپزی.

One who grinds or pulverizes substances into powder.

example
معنی(example):

یک پودرکننده به دقت ادویه‌ها را آسیاب کرد.

مثال:

A powderer carefully grinded the spices.

معنی(example):

پودرکننده در تهیه داروهای گیاهی ماهر بود.

مثال:

The powderer was skilled in making herbal remedies.

معنی فارسی کلمه powderer

: معنی powderer به فارسی

پودرکننده، کسی که مواد را به صورت پودر در می‌آورد، به خصوص در صنعت یا آشپزی.