معنی فارسی power grab
B2محاورهای برای توصیف موقعیتی که در آن یک فرد یا گروه به طور غیرقانونی یا غیرمناسب قدرت بیشتری به دست میآورد.
An informal term describing a situation where an individual or group gains more power unlawfully or unethically.
- IDIOM
example
معنی(example):
تلاش سیاستمدار برای تصاحب قدرت بسیاری از شهروندان را نگران کرد.
مثال:
The politician's power grab worried many citizens.
معنی(example):
تلاش برای تصاحب قدرت میتواند دموکراسی را تضعیف کند.
مثال:
A power grab can undermine democracy.
معنی فارسی کلمه power grab
:
محاورهای برای توصیف موقعیتی که در آن یک فرد یا گروه به طور غیرقانونی یا غیرمناسب قدرت بیشتری به دست میآورد.