معنی فارسی prabble
B1Prabble به معنای زوزهکشیدن یا صدا کردن به طور نامفهوم و اکثراً به نشانه احساسات شاد است.
To make a series of meaningless sounds, often associated with a state of excitement or happiness.
- VERB
example
معنی(example):
سگ شروع به زوزه کردن به طرز هیجانانگیزی کرد.
مثال:
The dog began to prabble excitedly.
معنی(example):
او وقتی خوشحال بود زوزه میکشید.
مثال:
She would prabble when she was happy.
معنی فارسی کلمه prabble
:
Prabble به معنای زوزهکشیدن یا صدا کردن به طور نامفهوم و اکثراً به نشانه احساسات شاد است.