معنی فارسی practice makes perfect

B2

تکرار و تمرین مداوم منجر به بهبود و تسلط بر مهارت‌ها می‌شود.

Consistent practice leads to excellence.

example
معنی(example):

تمرین باعث کمال می‌شود؛ ادامه بده!

مثال:

Practice makes perfect; keep trying!

معنی(example):

او معتقد است که تمرین باعث کمال در رقص او می‌شود.

مثال:

She believes that practice makes perfect in her dancing.

معنی فارسی کلمه practice makes perfect

: معنی practice makes perfect به فارسی

تکرار و تمرین مداوم منجر به بهبود و تسلط بر مهارت‌ها می‌شود.