معنی فارسی prad
B1نامی که ممکن است به افراد مختلف اطلاق شود.
A name that is sometimes used by people.
- noun
noun
معنی(noun):
A horse.
example
معنی(example):
پراد نامی است که بسیاری از مردم دارند.
مثال:
Prad is a name that many people have.
معنی(example):
من دیروز با مردی به نام پراد آشنا شدم.
مثال:
I met a man named Prad yesterday.
معنی فارسی کلمه prad
:
نامی که ممکن است به افراد مختلف اطلاق شود.