معنی فارسی praecox
B2پریکوکس، به شرایطی اشاره دارد که در آن فرد زودتر از معمول علائم بیماری را بروز میدهد.
Praecox refers to a condition where symptoms appear earlier than usual.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شرایط پریکوکس بر افراد جوان تأثیر میگذارد.
مثال:
The praecox condition affects young individuals.
معنی(example):
دانشمندان در حال تحقیق درباره پدیده پریکوکس هستند.
مثال:
Scientists are researching the praecox phenomenon.
معنی فارسی کلمه praecox
:
پریکوکس، به شرایطی اشاره دارد که در آن فرد زودتر از معمول علائم بیماری را بروز میدهد.